حضار گرامی؛ دیدگاهِ من نسبت به مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دیدگاه اعتدال است؛ و این درسی است که از اسلام آموخته و در زندگیِ سیاسی خود نیز عمیقاً تجربه کرده ام. بر همین مبنا بود که تصمیم به حضور در انتخابات ریاست جمهوری گرفتم، تا بتوانم اعتدال و تدبیر را، که ویژگی بارز ایرانیان و رمز موفقیت آنان در طول تاریخ بوده، در سطح کشور و منطقه و جهان، در حدّ توانم جاری کنم؛ و همان گونه که پیش بینی ميکردم با لطف الهی، مردم خوب ایران نیز همین مشی و مرام را برگزیده، و اینک به حق، اجرا و تحقق آن را مطالبه ميکنند. در منطقه و صحنه بین المللی نیز این گزینش ایرانیان، با استقبال مواجه شد، که نخستین آثار آن را در همین چند ماه حضور دولت تدبیر و امید، مشاهده ميکنیم. از برگزارکنندگان کنفرانس، از این جهت نیز ميخواهم تشکر کنم، که با درک درستِ فضا و نیازهای افکارِ عمومی جهانی، در انتخاب موضوع کنفرانس امسال، «نیاز به بازآفرینی و ساماندهی مناسبات در نظامات جهانی» را مورد توجه قرار داده اند.
خانم ها، آقایان؛ حوادث و تحولات شش سال اخیر در اقتصاد جهانی، نشان داد که هیچ کس نمی تواند تنها زندگی کند. هیچ کشوری، نمی تواند بی اعتنا به دیگران، مسایل خود را حل کند. هیچ بنگاه اقتصادی، نمی تواند بدون ایفای مسؤولیت اجتماعی خود، به رشد پایدار دست یابد؛ و هیچ قدرتی، نمی تواند سلطه خود را دایمی بداند. جهانی شدن، این بار، در شکل بحرانِ جهانیِ اقتصادی نشان داد که همه ما در یک کشتی نشسته ایم، و اگر کشتی بانانِ خردمندی برنگزینیم، توفانها به همه ما آسیب ميرسانند؛ بحران های زیست محیطی، نشان داد که همه بر سر یک سفره نشسته ایم، و بی مبالاتی، عدم رعایت اخلاق و منافع مشترک جوامع، ميتواند سرمایه بین نسلی انسانها را نابود کند. اعتراضات گسترده مردمی هم در همه قارهها نشان داد، که سیاست های اقتصادی باید عدالت اجتماعی و منافع همگان را در نظر بگیرد؛ همه باید سود ببرند؛ و تنها سیاستها و نظام هایی، پایدار خواهند ماند که به مردم، آن هم همه مردم، سود و منفعت برسانند. قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان به ما آموخته است، که تنها آنچه به مردم سود ميرساند، در زمین ماندگار خواهد ماند. (و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض)
این دیدگاهِ اعتدالیِ من، منحصر به کشورم نیست؛ بلکه جایگاه ایرانِ اعتدال گرا را، بر مبنای سیاست های مدبرانه و امیدبخش، در تصویر آینده اقتصاد جهانی، بسیار فراتر از آنچه پیش بینی شده، ميبینم. از این رو در سیاست گذاری های جاری، نه فقط وضعیت امروز و آینده نزدیک، بلکه چشم اندازی بلندمدت را در نظر دارم. زیرا اقتصاد ایران، بنیه و ظرفیت آن را دارد که ظرف سه دهه آینده در زمره ده اقتصاد اول دنیا قرار گیرد؛ و این هدفی است که در کلانِ برنامه ریزی اجتماعی، اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی در پی آن بوده، و برای تحقق آن، قصد جدی دارم که همه پی ریزی های لازم در مدتی که مسؤولیت دولت را برعهده دارم، انجام، و همه موانع سیاسی و اقتصادیِ عمده، مهار و مرتفع نمایم. روشن تر بگویم، من اقتصادِ ایران را نزدیک ترین، همگون ترین، و با ظرفیت ترین اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور ميبینم، و آینده را همراه و در کنار آنها، ترسیم ميکنم.
چرا که انتخابِ من از سوی مردم ایران، در چارچوب یک نظام مردم سالار صورت گرفته، و هم اکنون فرصت آن را پیدا کرده ام تا به آرمان های توسعه اقتصادی، مدنیت، و بهبودِ روابط خارجی ایران بپردازم. و در اینجا اعلام مينمایم که یکی از ارکان نظری و عملی دولت من، تعامل سازنده بین المللی است؛ و بدونِ کار و فعالیت بین المللی، رشد، خلاقیت و کیفیت، قابل تحقق نخواهد بود.
واقعیت این است که در میان کشورهای در حال توسعه، و همچنین در منطقه خاورمیانه، ایران از بالاترین نرخ، در شاخص هایِ توسعه انسانی برخوردار است. ما نهایت کوشش خود را به کار خواهیم گرفت، تا این منبع عظیم ملی خود را، با بهینه سازی در راستای توسعه کشور به کار گیریم. در این راستا، سیاست خارجی ایران را نیز در مسیرِ بهره برداری وسیع از امکانات بین المللی، برای توسعه اقتصادی ایران فعال خواهیم کرد؛ و دولت من آمادگی کامل دارد تا با همه کشورهای همسایه، در طیفی از مسایل، از محیط زیست، ایمنی نیروگاه های هسته ای، پروژه های مشترک اقتصادی، توسعه تجارت، احقاق حقوق مردم فلسطین، جلوگیری از فاجعه انسانی در سوریه، امنیت خلیج فارس، و مبارزه با تروریسم و افراطی گری، وارد تعامل شده و به قواعد مشترک عملی، و رژیم های حقوقی پایدار دست یابد.
من معتقدم که صلح و امنیت در خاورمیانه، در گرو گسترش روابط اقتصادی، همکاری های اجتماعی و فرهنگی، گردشگری، ارج نهادن به بخش خصوصی و همکاری نخبگان در سطح بین المللی است؛ و بحران های آغاز قرن بیست و یکم نشان ميدهند که بهره مندی های اقتصادی، به تنهایی، برای تأمینِ «زندگی بهتر» برای مردم کافی نیست. مردم، در کنارِ اقتصاد، فرهنگ و معنویت و اخلاق هم ميخواهند؛ اقتصاد، بدون مرزهای اخلاقی، به تخریب محیط سالم زیست بشر ميانجامد و به جای افزایش رضایت مندی، به مسابقه حرص آلود مصرف و نابودی منابعِ بین نسلی انسانها منجر ميشود. اخلاقِ مشترک انسانی، ميتواند زمینه سازِ حرکتِ پرشورِ مشترک جوامع بشری شود، بین آنان پیوند دهد، نظم و امنیت و آرامش را ارتقاء بخشد، و زندگی را لذت بخش تر کند.
حضار محترم؛ من به عنوانِ رییس دولت، به خوبی آگاه هستم که تا چه میزان، «ثبات رفتاری و سیاست گذاری» در حکمرانی، کانونی و مهم است. این اصل، چه در صحنه داخلی و چه در عرصه بین المللی، برای ما بسیار بنیادی است. به همین جهت، در حوزه سیاست خارجی، همکاری های منطقه ای برای ما اولویت ميیابد؛ و قصد داریم روابط عمیق با کشورهای همسایه و دوست ایجاد نماییم. ما با همه کشورهای همسایه خود مانند: ترکیه، عراق، روسیه، پاکستان، افغانستان، کشورهای حوزه خلیج فارس، حوزه قفقاز و آسیای مرکزی، مبنا را بر بازگشایی روابط تجاری، صنعتی و اقتصادی گذاشته، و همکاری های سیاسی و چندجانبه ای را آغاز خواهیم کرد. با کشورهای اروپایی نیز از دیرباز روابط عمیق اقتصادی و تجاری داشته ایم، و با اجرای توافق ژنو در هفته جاری و قدم های بعدی و رفع تحریم ها، روابط ایران با حوزه اروپا کاملاً به حالت عادی باز خواهد گشت.
تعاملات ایران و آمریکا نیز در ماه های گذشته، وارد مرحله جدیدی شده است، و برای اولین بار، سیاستمداران دو کشور برای حل اختلافات در موضوع هسته ای با هم مذاکره، تبادل نظر، و حتی اتخاذ تصمیم کرده اند. این تحولی مهم در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران است. مردم آمریکا هم همچون دیگر کشورهای جهان، در شرکتها و دانشگاه های کشور خود، با صدها هزار ایرانیِ کارآفرین و دانشمند تماس داشته اند، و بلوغ فرهنگی و میراث تمدنیِ این ملت بزرگ را در آنان دیده اند. انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، نتیجه بیش از یک قرن، مبارزات آزادی خواهانه ملت ایران بوده است و این جمهوریِ نوپا، در حال رشد و بالندگی است؛ لذا لازم است هیأت حاکمه آمریکا، واقعیت های تاریخی ایران را، نه تنها در بیان، بلکه در عمل نیز بپذیرد.
خانم ها، آقایان؛ من از منطقه ای از جهان ميآیم که با کمال تأسف، در آتش ناامنی و خشونت ميسوزد. اگرچه کشور من به لطف انسجام ملّی و مردم سالاری دینی، و علی رغم فشارهای بیرونی، فصلِ جدیدی از امنیت و امید را تجربه ميکند؛ ولی ما نمی توانیم در غم و رنج همنوعانِ خود در منطقه شریک نباشیم. خشونت و تروریسم، آتشی در جامعه انسانی است، که بی تردید زبانه های آن دامن آتش افروزان را نیز خواهد گرفت.
این درست است که افراطی گری و خشونت، از لشکر بیکاران و گرسنگان، سرباز ميگیرد؛ اما من بر این باورم که رویکردِ ریشه ای در مبارزه با تروریسم، باید از توسعه همه جانبه آغاز شود. زیرا تنها با ارتقاء فرهنگی، و ایجاد فرصت های شغلی است، که ميتوان امید به آینده را جایگزین یأس های انتحاری کرد، و ایمان به خدا را زمینه ساز خدمت به انسانها ـ و نه نابودی آنها ـ ساخت. اِشکال اساسی در حکمرانی حاکمان مستبد، این بوده که بیگانه از مردم، و تنها با اتکاء به بیگانگان، اقتصاد و جامعه را اداره کرده اند؛ و مردم ـ که خود را سهیم در این مدیریت ندیده اند ـ بر این ستم شوریده اند؛ و در این میان، سوداگران مرگ، از این خشم و شورش، طعمه برگرفته اند.
من اعتقاد دارم که امنیتِ جهان به امنیت منطقه خاورمیانه گره خورده است، و امنیتِ این منطقه با غفلت از مردم تأمین نمی شود. لذا برای امنیت جهانی، هم باید سخن مردم منطقه را شنید، و هم برای جامعه جوان این کشورها، شغل و آینده امیدبخش فراهم کرد. من به صراحت اعلام ميکنم که راهِ امنیت، از فرهنگ و اخلاق و توسعه ميگذرد.
اما در همین راستا، اگر بخواهیم همگان در ایجادِ امنیت بکوشند، باید احساس امنیت هم بنمایند؛ چرا که احساس عدم امنیت و محرومیت از حقوق، انگیزه ای برای شوریدن بر نظام ناعادلانه است. بنابراین در ساماندهیِ جدیدِ جامعه جهانی، باید مطمئن شویم که همه ملت ها، احساس فرصتِ برابر، برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ميکنند، و مسابقه را مسابقه منصفانه شایستگیها ميبینند؛ و اگر برخی بازیگران، بی جهت از حضور در رقابت محروم شوند، در نهایت، همگان از استفاده حداکثری از تواناییها محروم مانده اند.
زیرا لازمه جامعه جهانیِ ایمن و توسعه یافته، برخورداری همگان از آزادی اقتصادی، و حقِ تعیین سرنوشت سیاسی است؛ و هرگونه محدودیت و تحریم اقتصادی، به جای آنکه به تفاهم و امنیت مشترک کمک کند، واگراییها را تشدید خواهد کرد. پس اگر لازمه امنیت، توسعه است؛ لازمه توسعه هم، دسترسی به دانش و فن آوری است. و ایجاد مانع بر سر راه تحقیق و توسعه کشورها، بر بدبینیها و دشمنیها ميافزاید؛ و در نهایت هم ناکام ميماند. به همین دلیل است که ایران، در دنبال کردن برنامه هسته ای خود، جز استفاده صلح آمیز از آن را نمی خواسته و نمی خواهد؛ و هیچ مانعی را نیز بر سر راه پیشرفت علمی خود نمی پذیرد. بر این مبنا، کسانی که تحت تأثیر القائات تبلیغاتی، هنوز تصور ميکنند که ایران به دنبال اِعمال قدرت از طریق ایجاد رعب و تهدید، و یا دست یابی به تسلیحات هسته ای است، با قاطعیت و صراحت اعلام ميکنم که: «سلاح هسته ای و توسل به زور، هیچ جایگاهی، در راهبردِ کلانِ امنیتِ ما نداشته، و ایران، هیچ انگیزه ای برای چنین گرایشی ندارد.»
نگاهی به تاریخ هم، به وضوح نشان ميدهد که ایران در سده های اخیر، هرگز تهاجم و تجاوزی نداشته، و صرفاً و منحصراً، در برابر تهدیدات و تهاجماتِ مستقیم و غیرمستقیم، دفاع فعال کرده است؛ و آنچه ایران تا به حال بدان مبادرت ورزیده، با هدف پذیرش و تثبیت جایگاه تعیین کننده خود، در صلح و ثبات و امنیت منطقه، و موقعیت مؤثرش در همکاری های بین المللی، بوده است. و هر زمان که تغییری ملموس و واقعی، در عدول از خصومت ورزی دیگران مشاهده کند، ایران نیز، متناسب با آن، پاسخِ مثبتِ مناسب خواهد داد؛ آن گونه که نمونه بارزی از این جهت گیریِ متناسب را، در موضوع هسته ای و تحولاتی که طی همین پنج ماه، که مسؤولیت اداره کشور را بر عهده گرفته ام، شاهد بوده ایم. و تأکید ميکنم آنچه که در مذاکرات اخیر به دست آمد، نتیجه اراده ای بود که دو طرفِ اصلیِ این نزاع، برای نیل به یک راه حل مرضی الطرفین، نشان دادند.
طرفِ مقابل، پس از ده سال تأکید و اصرار بر موضعی غیرمنطقی و ناصحیح، در نهایت به این نتیجه رسید که ملت ایران، تحت هیچ شرایطی، از حقوق خود در دست یابی به فن آوریِ صلح آمیزِ هسته ای، صرف نظر نخواهد کرد؛ و تداومِ بدبینی ها، و اِعمال و تشدیدِ تحریم ها، جز هزینه های مستقیم و غیرمستقیم برای همه طرف های درگیر، حاصلی نخواهد داشت. این واقع نگری، روزنه ای برای حل این بحران گشود، و طرفین با تلاش و جدیت، توانستند یک توافق ِ اولیه را که شالوده و بنیادِ توافق جامع و نهایی خواهد بود، ترسیم و تأیید کنند.
لذا آنچه در دست داریم، نه تنها یک توافقِ مقطعی و موقت در یک موضوع خاص نیست، بلکه پیش درآمد و زمینه ای برای توافق و تعاملات بعدی است؛ و اگرچه اختلاف نظرات، با طرف مقابل کم نمی باشد، و برخی از آنها در واقع کهنه و مزمن شده و به سختی قابل رفع اند، اما منافع و زمینه های مشترک زیادی نیز وجود دارند که امنیت و ثبات جهانی، توسعه اقتصادی، حراست از محیط زیست، مقابله با خشونت و افراط گرایی، نمونه هایی از این اهداف مشترک محسوب ميشوند.
پیشنهادِ «مقابله جهانی با خشونت و افراطی گری» (WAVE) که این جانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، در اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردم، و با اجماع، به تصویب جامعه جهانی رسید؛ تکیه بر یک مبنای مشترک اخلاقی دارد، و آن این که، همه انسان ها، از هر دین و نژاد و زبان و ملیت، در سرشتِ خویش، کرامت، رحمت و اعتدال را ميپسندند، و از افراطی گری و کشتارِ بی گناهان و تجاوز به حقوق دیگران، بیزارند. پس بیاییم همه به این موج بپیوندیم، و در مقابلِ متجاوزانِ به حقوقِ مظلومان، بایستیم، و جهانی شدن را در تحقق اخلاق جهانی تجلی دهیم.
آقای رییس؛ خانمها و آقایان؛ در پایان مایلم بر این نکته نیز تأکید نمایم که من، بر مبنای اندیشه اعتدال، و استوار بر دین باوری، و تمسک به تعامل سازنده، به روابط دوستانه و پایدار با کشورها اندیشیده؛ و در چارچوبِ نظامِ تجاریِ چندجانبه، همواره معتقد به تعاملی برابر و منصفانه، در حوزه اقتصادی بوده ام.
در این حوزه، یکی از حلقه های پیوندِ امنیت و اقتصاد، امنیت انرژی است. نگاه جهان در این حوزه نیز از حساسیت ویژه ای برخوردار است. در گذشته هم، گاهی همین حساسیت ها، زمینه ساز خشونت ها، جنگها و کودتاها بوده است؛ در حالی که همین حوزه ميتواند زمینه همکاری های گسترده و پایدار باشد. لذا جمهوری اسلامی ایران، آمادگی دارد با تکیه بر ذخایر بی نظیر انرژی خود، در یک همکاری مستحکم، براساس اصلِ منافعِ متقابل، در تأمینِ امنیتِ انرژیِ جهانی مشارکت سازنده کند، و نهادسازیِ قابلِ اعتماد، برای مشارکتِ بلندمدت را آغاز کند.
من نظراتم در این زمینه را لحظاتی پیش، در نشستی که با صاحب نظران و مدیرانِ حوزه انرژی داشتم، بیان کردم؛ و این جا فقط تأکید ميکنم که از دیدگاهِ جمهوری اسلامی ایران، امنیتِ تولید و عرضه انرژی، و حضور عادلانه و منصفانه، بر مبنای ضرورت های ژئواستراتژیک کشورها، بزرگ ترین زمینه سازِ تبدیلِ انرژی، به عاملِ اصلی و پایدارِ صلح و ثبات است.
مجدداً مایلم از پروفسور شواب بابت این دعوت تشکر کرده، و از همه حضارِ محترم دعوت نمایم که به ایران سفر کنند، و زمینه های وسیعِ سرمایه گذاری و همکاریِ مشترکِ امنیت ساز را، خود، مشاهده کنند؛ با بخش خصوصی و دولتیِ ایران تماس حاصل نمایند؛ با فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی آشنا شوند؛ و از نزدیک، مهمان دوستیِ ایرانیان را تجربه کنند؛ تا با هم به این واقعیت برسیم که تنها از طریقِ تعامل، همکاری، هم فکری، فهمِ متقابل و رشدِ فن آوریِ صنعتی و اقتصادی است که ميتوانیم برای مردممان زندگی بهتر فراهم کنیم، صلح را پایداری بخشیم، و جهانی عاری از خشونت و افراطی گری بسازیم. از حوصله همه شما تشکر ميکنم.
نظرات شما عزیزان:
|